نکات مهم فصل سوم

فواید عادت

1- رفتارهایی که منجر به نتایج رضایت بخش می شوند، معمولا تکرار می شوند و رفتارهایی که نتایج ناخوشایندی دارند احتمال تکرار شدنشان کمتر است

2- عادت رفتاریست که به اندازه ی کافی تکرار شده و به صورت خودکار درآمده، فرایند ساخت عادت ها با آزمون و خطا آغاز می شود.

 عادت ها یک دسته از راه حل های خودکار هستند که مشکلات و استرس هایی که مرتبا با آن ها روبه رو می شوید را حل می کنند. 

3- هر موقع که مغز با شرایط جدیدی روبه رو می شود باید تصمیم بگیرد که چگونه به آن پاسخ بدهد. سطح فعالیت مغز در این شرایط  بسیار بالاست .

4- مغز با ایجاد عادت ها سطح فعالیت خود را کاهش می دهد.

برای مثال شما إحساس عصبانیت می کنید و مغز بعد از امتحان کردن راههای مختلف به این نتیجه می رسد که دویدن شما را آرام می کند. از این به بعد دیگر عصبانی شدن برای مغز شرایط جدید نیست و به طور خودکار در هنگام عصبانیت شما شروع به دویدن می کنید. 

5- عادت ها میانبرهای ذهنی هستند که از تجربیات گذشته ساخته شده اند. عادت ها تنها خاطره ی قدم های قبلی هستند که در گدشته برای حل یک مشکل برداشته اید. 

6- دلیل اولیه اینکه چرا مغز گذشته را به یاد می آورد این است که بهتر پیش بینی کند چه چیزی در آینده کارآمد خواهد بود. 

7- عادت ها راهکار بسیار خوبی برای مغز هستند چون مغز در لحظه فقط می تواند بر روی یک چیز تمرکز کند. 

8- عادت ها بار ذهن را کم می کنند و ظرفیت مغز را خلوت می کنند تا راحت تر به کارهای دیگرش برسد.

9- فرایند چهار مرحله ای ساخت عادت 

الف) نشانه یا محرک   

 ب) میل یا انگیزه 

پ) پاسخ یا عمل 

ت) پاداش یا إحساس خوب 

10 نشانه —–>  مغز چیزی را می بیند ( یعنی اطلاعاتی بدست می آورد) و پاداشی را پیش بینی می کند. 

نکته: البته باید بدانیم افراد با نشانه های مشابه انگیزه نمی گیرند. نشانه ها تا زمانی که برای یک فرد تعریف نشده باشد، برای او بی معنی است. 

برای مثال بوی مواد مخدر برای فرد معتاد که قبلا از آن استفاده کرده معنی دارد و إحساس خوبی به او می دهد ولی برای فردی که آن را تجربه نکرده معنی خاصی ندارد. 

11- میل—-> انگیزه ای که پشت هر عادت وجود دارد، خود عادت نیست بلکه انگیزه تغییر وضعیت است. 

هر میلی با نیاز به تغییر در حالت درونی تان مرتبط است. 

برای مثال شما میل به سیگار کشیدن ندارید بلکه شما به حس رهایی که به همراه می آورد، تمایل دارید. 

12- پاسخ—-> عادت واقعی است که انجام می دهید که می تواند فکر یا عمل باشد. 

نکته: اگر یک کار خاص بیش از آن چیزی که شما تمایل دارید  تلاش فیزیکی و دهنی بخواهد شما آن را انجام نخواهید داد. 

13- پاداش—-> هدف نهایی هر عادت پاداش است. و به ما آموزش می دهد کدام اعمال در آینده ارزش به خاطر آوردن را دارند. 

14- هر سه مرحله اول برای رسیدن به پاداش است. 

نکته: اگر رفتاری در هریک از چهار مرحله ناکافی باشد به عادت تبدیل نمی شود.  

اگر نشانه نباشد عادت شروع نمی شود. 

اگر میل نباشد انگیزه کافی را برای پاسخ ندارید. 

و اگر پاداش هم نباشد دیگر دلیلی برای انجام دوباره آن وجود ندارد . 

15- این چهار مرحله به دوفاز تقسیم می شود: 

فازمسئله—-> نشانه—> مثال: زمانیکه پشت ترافیک هستید و مضطرب می شوید. 

                              مثال: در خیابان راه می روید و بوی غذای مورد علاقه تان به مشامتان می رسد. 

فاز مسئله—> میل—-> مثال: می خواهید از حس اضطراب خلاص شوید. 

                             مثال: می خواهید طعم آن غذا را بچشید و حس سیری پیدا کیند. 

 

فاز راه حل—-> پاسخ—> مثال: پاکت سیگار را بیرون می آورید و شروع به کشیدن سیگار می کنید. 

                                 مثال: به همان رستوران می روید و غذای مورد علاقه تان را سفارش می دهید. 

فاز راه حل—-> پاداش—> مثال: اضطراب شما موقتا ازبین می رود و حس خوبی دارید. 

                                  مثال: بعد از سیر شدن احساس رضایت می کنید.   

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد 🙂

دیدگاهتان را بنویسید